ایلان ماسک میگوید هوش مصنوعی «تنها راه» برای حل کردن بدهی ۳۸ تریلیون دلاری آمریکا است
مدیرعامل تسلا و ثروتمندترین فرد جهان، ایلان ماسک، معتقد است هوش مصنوعی (AI) و روباتیک «تنها چیزهایی هستند» که میتوانند بدهی ملی آمریکا که اکنون به حدود ۳۸ تریلیون دلار رسیده را حل کنند.

بروک دیپالما، گزارشگر ارشد یاهو فایننس، نیکول اینویی رئیس استراتژی سهام HSBC در آمریکا، و آدام کونز مدیر ارشد سرمایهگذاری در Winthrop Capital در برنامه Opening Bid با برایان سوزی همراه شدند تا بررسی کنند آیا واقعاً هوش مصنوعی میتواند به بحران بدهی آمریکا کمک کند یا نه.
هشدار ایلان ماسک: «تنها راه نجات از بحران بدهی» و «جلوگیری از ورشکستگی آمریکا، هوش مصنوعی و روباتیک است»
در یک گفتوگوی مفصل در برنامه Joe Rogan Experience، ایلان ماسک مدیرعامل تسلا و اسپیسایکس، دیدگاهی صریح درباره مسیر مالی آمریکا ارائه داد. او که معمولاً درباره فناوری، حکمرانی و ریسکهای بلندمدت اجتماعی رک و بیپرده صحبت میکند، بدهی ملی آمریکا را نه فقط یک مشکل سیاسی، بلکه یک تهدید ساختاری برای آینده اقتصادی کشور دانست. این اظهارات ادامه همان نگرانیهایی است که او سالها درباره ناکارآمدی دولت، افت بهرهوری صنعتی و نیاز به شتاب بیشتر در فناوری برای حفظ رقابت جهانی مطرح کرده است.
ماسک در این گفتگو گفت: «تنها راه نجات از بحران بدهی و جلوگیری از ورشکستگی آمریکا، هوش مصنوعی و روباتیک است.» او این نتیجهگیری را پس از مشاهده رشد غیرقابلدوام بدهیهای فدرال بیان کرد. به گفته او، پرداخت بهره بدهی ملی اکنون از بسیاری از هزینههای کلان دولت—شامل بودجه نظامی—بیشتر شده و این موضوع را یک «زنگ خطر جدی» خواند.
ماسک معتقد است ابزارهای سنتی سیاسی کافی نیستند: «میتوانی اوضاع را کمی بهتر کنی، اما در نهایت سیستم را نمیتوان کاملاً اصلاح کرد… هیچ راهی برای حل بحران بدهی وجود ندارد مگر اینکه اقتصاد با مقیاسی بسیار بزرگتر رشد کند—و فقط اتوماسیون پیشرفته میتواند این سطح از رشد را ایجاد کند.»
دیدگاه ماسک ریشه در دههها فعالیت او در صنایع سرمایه—از پرواز فضایی و خودروسازی گرفته تا زیرساخت انرژی—دارد؛ صنایعی که اتوماسیون در آنها نقش اصلی در کاهش هزینه و افزایش بهرهوری داشته است. استفاده گسترده تسلا از روباتها در تولید انبوه و اتکای اسپیسایکس به سیستمهای خودکار در بازگشت و استفاده مجدد از موشکها بازتاب همان باور اوست که فناوری میتواند ناکارآمدیهای ساختاری را جبران کند. همچنین انتقاد او از محدودیتهای نظامهای دموکراتیک در اعمال کاهشهای شدید و غیرمحبوب، با دیدگاههای قبلیاش درباره کندی بوروکراسی و ترجیح نوآوری بر ریاضت اقتصادی همخوانی دارد.
